اکهارت تله (Eckhart Tolle) متولد 1948 در کشور آلمان است. او در دوران جوانی، سالهای بسیاری را در انگلیس زندگی کرد و اکنون ساکن کشور کانادا است. دوران کودکی و جوانیاش تا سن بیستونه سالگی در اندوه و افسردگی سپری شد. سرانجام در سن بیستونه سالگی، شبی در اوج افسردگی و همراه با میل به خودکشی از خواب برخاست و با خود گفت: «من دیگر نمیتوانم خود را تحمل کنم»؛ سپس، فکر عجیبی به ذهنش خطور کرد: «این خود کیست که من نمیتوانم آن را تحمل کنم؟ آیا در من، دو «من» وجود دارد؟…» و همین باعث شد که «منِ ذهنی» کنار برود و آرامش عجیبی او را فرا بگیرد. فردای آن شب، در اطراف لندن قدم زد و همه چیز برایش بدیع و جالب بود. خودش هم نمیدانست چه اتفاقی برایش افتاده است. فقط میدانست که رنج و اندوه به کلی از بین رفته و جایش را به آرامشی عمیق داده است. او پس از این تجربه حدود دو سال را بدون داشتن خانه و کار، در پارکهای لندن گذراند؛ رفتهرفته مردم جذب او شدند و دربارۀ آرامشی که داشت و نحوۀ دستیابی به آن، از او سؤال کردند. همین سؤال و جوابها، هستۀ اولیۀ تعالیم او را شکل داد؛
سپس، او به کانادا سفر کرد و تعالیمش را به صورت کتاب «نیروی حال» مکتوب کرد که در فهرست کتابهای پرفروش نیویورک تایمز قرار گرفت و از طریق همین کتاب به شهرت جهانی دست یافت.
محور تعالیمش بر لحظۀ حال متمرکز است و رهایی از فکر. همانطور که مولوی میگوید:
اکهارت نیز، همچون مولانا، گذشته و آینده را پردۀ خدا میداند و مخاطب را به لحظۀ حال فرا میخواند و ریشۀ رنج بشری را در جریان پیوستۀ فکر میداند. وقتی که ذهن خالی از فکر شود، آرامش عمیق از راه میرسد و حقیقت وجود انسان آشکار میشود:
جمله خلقان سخرۀ اندیشهاند زان سبب خستهدل و غمپیشهاند.
سالهاست که اکهارت به کشورهای مختلف سفر میکند و دورههای معنوی برگزار میکند و برای خیل علاقمندان سخنرانی میکند. خوشبختانه کتابهای او در ایران چاپ شده و با اقبال عمومی مواجه شده است. به همین خاطر، بر آن شدم تا گفتگوهای مختلفی را که با او شده است به صورت یک کتاب گردآوری کنم. این کتاب که مجموعۀ پانزده گفتگو با اکهارت تله است، برای کسانی که با او آشنایی ندارند، لُبِ مطالب را بیان خواهد کرد و موجب آشنایی آنها با تعالیم این استاد شهیر خواهد شد و کسانی هم که پیشاپیش با تعالیم او آشنا هستند، نکات بدیع و شرحهای جالب بسیاری در آن خواهند یافت و بیش از پیش با عمق تعالیم او آشنا خواهند شد.
این گفتگوها ترتیب خاصی ندارد؛ بنابراین لازم نیست کتاب از ابتدا تا انتها با نظم خوانده شود.
اکهارت تله یکی از مؤثرترین معلمهای معنوی جهان ـ پیوسته به کشورهای مختلف سفر میکند و دورههایی بهنام retreat به معنای خلوتگزینی یا گوشهنشینی برگزار میکند. خیل مشتاقان از سراسر جهان در این دورهها شرکت میکنند و از حضور و سخنان عمیق این معلم شهیر معنوی بهره میبرند، فرصت سؤال کردن از او را نیز در این دورهها دارند.
این کتاب حاوی سخنان و نیز جلسات پرسش و پاسخ اکهارت در سه دورهی مختلف خلوتگزینی است.
دورهی اول تحت عنوان «سفر به خویشتن» شش فصل ابتدای کتاب را در بر میگیرد، دورهی دوم تحت عنوان «از میان در باز» موضوع فصل هفتم کتاب است و دورهی سوم تحت عنوان «زیستنی آزاد و رها» در فصل هشتم کتاب آمده است.
در هر کدام از این دورهها ظرایف و نکات عمیقی مطرح شده که برای علاقهمندان به این استاد بزرگ، جالب توجه خواهد بود. پرسشها و پاسخهای مطرح شده در این دورهها نیز به غنای مطالب افزودهاند و نکات جالب توجه بسیاری را مطرح میکنند.
از آنجا که این سخنان از حالت حضور برآمدهاند، عطر و رایحهی آن حالت را با خود دارند و خواننده را به سوی آن حالت سوق میدهند. سخنانی که از دل برآمده و لاجرم بر دل خواننده مینشیند و او را از دام ذهن رهایی میبخشد و به سوی حضور و آگاهی رهمنون میشود.
هنگام خواندن این کتاب باید توجه کرد که در حضور استادی عمیق نشستهایم و منظور از بیان این مطالب، نه افزودن به دانش و اطلاعات شنونده بلکه هدایت او به سوی آگاهی و تجربهی حضور بوده است.
با شروع مطالعهی کتاب سفری را آغاز میکنیم که بسیار متفاوت از سایر سفرهاست. سفری درونی به سوی خویشتن حقیقی، همان خویشتنی که سروصدای بیوقفهی ذهن آن را پوشانده است.
در این سفر با راهنمایی استادی بینظیر به سوی دهکدهی شادمانی که در درونمان پنهان است، سفر میکنیم و به مدد مطالب عمیقش از راهزنی ذهن در امان میمانیم.
در این سفر شگرف نه به وسیلهی نقلیهای نیاز داریم و نه حتی به خروج از خانهمان! سفری که حتی نیازی نیست از جایی که هماکنون در آن هستیم تکان بخوریم!
سفری به اعماق درون،
سفر به خویشتن.